چرا شاد بودن بهرهوری در محیط کار را افزایش میدهد؟
خيليها فکر ميکنند بزرگترين موفقيتي که ميتوانند به آن برسند، پول و سرمايه است، اما به گفته بسياري از فيلسوفان بزرگ، شادي و نه پول، بزرگترين دستاورد انسان است که البته رسيدن به آن کار سادهاي هم نيست؛ اينکه شادي هيجان غالب وجود شما باشد، يعني بتوانيد خودتان را آدم شادي بدانيد و تاثير زيادي روي افرادي داشته باشيد که با شما در ارتباط هستند. روانشناسان از شادي به عنوان هيجاني فراگير ياد ميکنند. به زبان سادهتر آدمهاي شاد تلاش ميکنند با سخاوتمندي تمام شادي خود را با ديگران قسمت کنند. بنابراين شادي ابزار قدرتمندي است که شما به کمک آن ميتوانيد محيط کار خود را ارتقا دهيد. همه ما بهخوبي ميدانيم که يکي از ويژگيهاي تاثيرگذار يک کارآفرين موفق، داشتن اخلاق خوب است. اگر ميخواهيد با هرکسي که صحبت ميکنيد يا وارد هر مکاني که ميشويد، همه را تحتتاثير قرار بدهيد، بايد اخلاق خوب را به شخصيت خودتان تزريق کنيد. در ادامه مطلب به يازده عادتي ميپردازيم که ميتواند فضاي کسب و کار تجارت شما را شاد کند.
اول: لبخند
هيچچيزي بهتر از يک لبخند زيبا براي آغاز يک روز کاري نيست. ما بايد صبح از خواب بيدار شويم و آگاهانه انتخاب کنيم که لبخند بزنيم. مسلما قرار نيست هر روز اتفاقات خوبي بيفتد، اما ما ميتوانيم با تمرکز روي چيزهاي مثبت و خوب، خلق و خوي خود را تقويت کنيم. تحقيقات عصبشناسان نشان داده که خنده واقعا داروي قدرتمندي براي تقويت سلولهاي مغزي و البته دوام بيشتر احساس شادي است. حتي زماني که احساس بسيار بدي داريد، تماشاي يک فيلم يا صحنه خندهدار يا حتي خواندن يک جوک بامزه، بهسرعت خلق شما را تغيير ميدهد و سطح استرستان را پايين ميآورد.
دوم: جسارت
براي رسيدن به موفقيت بايد مقاوم باشيم. فراموش نکنيد که اين راه بسيار پرپيچوخم است و براي رسيدن به مقصد بايد بتوانيد از پس تمام سختيها بربياييد. سختي و چالش مانند مانعي است که شما بايد تلاش کنيد توانايي عبور از اين موانع را کسب کنيد. شما بايد به سمت اين باور يا نگرش برويد که اين سختي و چالشها، بخشي از فرايندي است که شما را توانمند ميسازد. ما بايد از چالشها استفاده کنيم تا نقاط قوت و مهارتهاي خود را تقويت کنيم و دانشي جديد بياموزيم. يادمان باشد که بسياري از افراد، اين مسير را نيمهکاره رها ميکنند، بنابراين مقاومت ميتواند کليد موفقيت شما باشد.
سوم: عمل کردن
موفقيت و شادي چيزي نيست که ما داشته باشيم، بلکه بايد آنها را به دست بياوريم. اهداف و روياهاي شما بايد با رفتاري همسو و جهتدار حمايت شود. شما نميتوانيد آرزوي ثروتمندشدن داشته باشيد، ولي از آنطرف هيچ تلاشي براي آن نکنيد. رفتار بايد همسو با هدف تعريف شود تا دستاورد قويتري داشته باشد. اگر واقعا ميخواهيد شاد باشيد و تمام قصد و هدف شما نيز اين است، بنابراين حتما کاري انجام خواهيد داد که اتفاق بيفتد. و زماني که تمام فکر شما معطوف موفقيت شود و تمام تلاش خود را در آن راستا متمرکز کنيد، موفقيت و شادي شما تضمينشده است.
چهارم: خوشبيني
خوشبيني يک انتخاب است. براي اينکه بتوانيد شادي و موفقيت را به دست آوريد، بايد تمرکزتان روي چيزهاي خوب و مثبت باشد. چطور ميتوان از فردي انتظار شاد بودن را داشت، وقتي او مدام به اتفاقات منفي زندگي توجه ميکند. يادمان باشد که بايد ذهنمان را متوجه موفقيتهايي کنيم که هر چند کوچک هستند، اما در طول روز به دست ميآوريم. تمرکز ذهني سبب کاهش استرس ميشود و سطح انرژي را بالا ميبرد و صد البته شما را تبديل به فردي باانگيزه ميسازد. نکته جالب اين است که وقتي تمرکز شما بر روي نيمه پر ليوان باشد، راهحلهاي خوبي بهسرعت براي حل چالش پيش رو به ذهن شما ميرسد.
پنجم: قدرداني
پيچيدگيهاي زندگي گاهي شرايط را براي ما سخت ميکند. همه ما وظايف و تکاليف گوناگوني در طول روز داريم که بايد آنها را به نتيجه مناسب برسانيم. قدرشناسي از اتفاقات و تفريحات حتي کوچک، انگيزه و انرژي بالاي شما را حفظ ميکند. فراموش نکنيد که چه افرادي در لحظات سختي در کنارتان بودهاند. هر زمان که فرصت کرديد يادي از آنها بکنيد و قدردان زحمات آنها باشيد. زندگي مانند يک دوست سخاوتمند در کنار افراد قدرشناس خواهد ماند.
ششم: سخاوتمندي
در روابط انساني هيچچيز زيباتر از سخاوتمندي و صدالبته مهرباني با ديگران نيست. تجربه اين رفتار انساني احساس خوبي در شما ايجاد ميکند و اين انگيزه را به شما ميدهد تا بتوانيد موفقتر باشيد و بيشتر موفقيت خود را با ديگران سهيم شويد. احساس خوشايندي که از اين تجربه انساني به شما و طرف مقابل دست ميدهد، به رابطه شما عمق بيشتري ميبخشد.
هفتم: عاشق کار خود بودن
شايد در اين مقاله، اين قسمت کليشهايترين موضوع به نظر برسد، اما چطور ميتوانيم از کسي که از کارش متنفر است، انتظار شادي در محيط کار را داشته باشيم؟ نکته مهم در اين بخش اين است که ما نميگوييم حتما دنبال رويا و آرزوهاي خود برويد و کاري را پيدا کنيد که آن را دوست داريد، منظور من در اين قسمت يافتن کار و حرفهاي است که بتوانيد به کمک آن شادي را بيابيد. شايد کار شما بسيار سخت باشد، شايد چالشهاي زيادي را در محيط کار در مقابل خود ببينيد و حتي شايد در محل کار رفتار مناسبي با شما نشود، اما براي يکلحظه به تمام چيزهايي فکر کنيد که ميتوانيد با حرفه و کار خود به دست بياوريد. اين دورنما به شما کمک ميکند که حتي در سختترين لحظات کاري هم با لبي خندان و آرامش به جنگ مشکلات برويد.
هشتم: ارتباطات معنادار
تحقيقات روانشناسي در سالهاي گذشته بهخوبي اهميت داشتن روابط قوي و معنادار با ديگران را نشان داده است. افرادي که از روابط واقعي و عميق بهرهمند ميشوند، بسيار شادتر از افرادي هستند که دوستان بسياري در فضاي مجازي دارند. نکته جالب اين است که هر چقدر گروه دوستان شما کوچکتر باشد، شما سطح استرس کمتري را تجربه خواهيد کرد و درگير روابط معنادارتري با آنها خواهيد شد. گپ و گفتوگو در دنياي مجازي - به هر صورتي که باشد - اصلا قابل قياس با تجربه حضوري و در کنار فردي ديگر بودن نيست. روابط واقعي به شما احساس حمايت شدن و حمايت کردن را ميدهد و اين احساس سطح انرژي رواني و فيزيکي شما را افزايش ميدهد. بنابراين عملکرد خود را در فضاي مجازي کاهش دهيد و دوستان واقعي خود را در آغوش بکشيد.
نهم: گوش دادن
همه ما در مورد گوش دادن مطالب زيادي خواندهايم، اما واقعا تاثير گوش دادن چيست؟ گوش دادن به ديگران اولين قدم براي برقراري يک رابطه همدلانه و عميق است. زماني که شما پاي حرف و سخن ديگران مينشينيد و عميقا به آنها توجه ميکنيد، ميتوانيد به عمق تجربه و احساسشان پي ببريد. گوش دادن به ديگران سبب ميشود که نگرش قويتر به دست بياوريد و ميزان تاثيرگذاري خود را خصوصا در محيط کار افزايش دهيد؛ اما نکته مهم اينجاست که نبايد گوش دادن يا توجه به ديگران را به عنوان وظيفه خود تلقي کنيد، بلکه بايد با آغوش باز به استقبال آن برويد. به عنوان مثال اگر ذهنتان مشغول است يا کاري داريد که بايد به آن برسيد، به همکارتان اين موضوع را توضيح دهيد و با هم زماني را براي صحبت کردن در وقت مناسب تعيين کنيد.
دهم: مراقب فضاي مجازي بودن
براي به دست آوردن شادي و شادمانه زندگي کردن بايد حواستان به فضاي مجازي باشد، زيرا جذابيتهاي غيرواقعي فضاي مجازي ميتواند چنان شما را در خود غرق سازد که ديگر به هيچ کاري نرسيد. همه ما نياز داريم که زماني را به دور از تلفن همراه و رايانه شخصي خود بگذرانيم. دليل آن اين است که گفتوگوي بيش از اندازه با تلفن همراه استرسآور است و سبب ميشود فشارخون شما بالا برود. از طرفي ديگر کار زياد با رايانه ريسک افسردگي فرد را بالا ميبرد و او را در معرض خستگي رواني و فيزيکي قرار ميدهد. همه ما ميدانيم که استفاده از تکنولوژي چه تاثير شگرفي در زندگي ما دارد، اما نبايد اجازه دهيم که تکنولوژي ما را تبديل به برده خويش سازد. به خودتان اين استراحت را بدهيد و گهگاهي از تلفن همراه يا رايانه خود فاصله بگيريد.
يازدهم: ورزش
شايد باورش براي هر کسي سخت باشد، اما ورزش بهترين دارو براي کاهش افسردگي، استرس و اضطراب است. ورزش سبب ميشود مغز شما دستور ترشح هورمون و انتقالدهندههاي عصبي را صادر کند که همگي شاديبخش هستند. همه اينها را کنار بگذاريد؛ ورزش به شما کمک ميکند اندام خوبي داشته باشيد و اعتمادبهنفستان را بالا ميبرد. داشتن احساس خوب مانند سوختي است که شما را به جلو پرتاب ميکند، حالا هر چقدر که فعاليتتان بيشتر باشد، اين انرژي تاثيرگذارتر خواهد بود. اگر زمانبندي خيلي فشردهاي داريد يا سرتان شلوغ است و فرصتي براي ورزش نداريد، فاصله خانه تا دفتر يا محل کارتان را پياده برويد. يادتان باشد که پيادهروي هم نوعي ورزش است.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان